سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز ولایت
 

چرا جبهه فرهنگی انقلاب در جامعه برد واثرگذاری کمی دارد؟چه آسیب هایی وآفت هایی در جبهه فرهنگی انقلاب وجود دارد؟ چه باید کرد؟ دراین مقال به بررسی مهم ترین آسیب هایی که در جبهه فرهنگی انقلاب وجود دارد می پردازیم:

 

1-جزیره ای عمل کردن:یکی از مهم ترین آفت های جبهه فرهنگی انقلاب همین عامل است.نیروها وفعلان فرهنگی همانندجزایرجداگانه بوده ویدواحده نیستند(هم افراد وهم گره های فرهنگی).یکی از عواملی که باعث شده برد وتاثیرگزاری فرهنگی کم باشد،همین عامل است.راهبرد "بسیج نیروها"یکی از راهبردهای اساسی امام خمینی (ره)بودوبه همین دلیل فرمان بسیج مستضعفین وبسیج طلبه ودانشجو را صادر فرمود.

2-نبود کار تشکیلاتی وسیستمی:در کار تشکیلاتی "هم افزایی"و"تعامل"و"همگرایی"و"ارتباط"و"نظم" و"هدفمندی"و...وجود دارد(ان الله مع الجماعه).

امام خامنه ای،فرمانده اصلی جبهه فرهنگی در این مورد می فرمایند:" ما اعتقادمان این است که بهترین راهی و برترین حربه ای که می تواند این راه ها را باز کند و هدایت الهی را و هدایت انقلابی را در ذهن ها و جان ها بنشاند و به میوه بیاورد، مثمر بکند؛ یک تشکیلات است. ما عقیده داریم که اگر چنان چه کسانی بخواهند برای انقلاب کار کنند و اینها متشکّل نباشند، متجمع نباشند، نخواهند توانست از لحاظ کیفیت و از لحاظ کمیّت آن کاری را بکنند که یک گروه متشکّل انجام خواهد داد".18/9/61

"تشکیلات یکی از فرائض هر گروه مردمی است که یک هدفی را دنبال می کنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظائف، یعنی ارتباط و اتصال، و زنجیره ای کارکردن؛ این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست، بلکه یک چیز خوب و بلکه یک چیز ضروری است  . هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود؛ انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد".27/11/60
یک کار تشکیلاتی، یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند؛ که این گم کردن عین باز یافتن به نحو درست است. چیزی کم نمی شود از آدم، چیزها افزوده می شود. من مثال می زنم به این لیوان آبی که توی آن یک حبّه قند را شما می اندازید. این یک حبّه قند یک چیز مشخصی است، به قدر خودش شیرینی دارد، به قدر خودش همه چیزهای خوبی که توی قند هست، در این است. وقتی در لیوان آب انداختی، تمام است، یعنی یک دانه از این ذرّات ریزی که زیر دندان می آمد و صدا می کرد و خودش را نشان می داد که هان! منم؛ یک دانه از اینها باقی نمی ماند، تمام حل می شود در آب. در آن جایی که قبل از آن، یا بعد از آن، ده حبّه قند دیگر هم حل شده. اما به نظر شما از این حبّه قند یک ذرّه اش، یک سر سوزنش از بین رفت؟ هیچ چیز از آن از بین نرفت. این قند یک ذره کم نشد، بلکه یک خرده به آن زیاد شد. زیرا آن مقدار شیرینی ای که در این قند بود آمیخته شد با شیرینی های دیگری که در قندهای دیگر بود و در تمام اجزای این آب حل شد، سرایت پیدا کرد، چیزی هم از آن کم نشده، اما آن تشخّص خودش را از دست داده، آن فردیّت خودش را از دست داده؛ یک تشکیلات باید این جور باشد. شکل کامل یک تشکیلات درست، این جوری است که باید فرد در جمع حل بشود. این شکل درست تشکیلات است. البته کاری است در اصل آسان، اصلاً انسان این جوری است، اما در تجربه و عمل ما که پنجاه سال در اختناق رضاخانی و محمدرضا خانی گذراندیم و اگر خود ما هم این پنجاه سال را با وجودمان لمس نکردیم، اما فرهنگش برای ما به ارث مانده است. ما بر اثر این تجربه طولانی حکومت مطلقه در ایران، در این پنجاه سال اخیر و البته در قبل از آن در   2500 سال اخیر، محکوم به نوعی فردگرایی شدیم. البته شرقی ها کلاً فردگرایند، از قدیم تاریخ شرق، یک تاریخ فردگرایی است. هنر شرق، موسیقی شرق، آهنگ شرق، ورزش شرق. آهنگ دسته جمعی آن طرف ها هست، اینجا نیست، ورزش دسته جمعی آن جاها هست، این جا ورزشش کشتی است، مثلاً آنجا ورزشش والیبال است، فوتبال است مثلاً هنرهای گذشته، موسیقی، آن آهنگ دسته جمعی و یک ارکستر مثلاً با همه انواع و اقسام و یک آواز برآمده از چندین حنجره یا چندین دست، این در هنر شرق نیست. اینها اگر هست خیلی کمیاب است. به هرحال شرقی ها یک نوع فردگرایی در تاریخشان هست. اسلام البته درست، نقطه مقابل این عمل کرده است. اسلام همه چیز را جمعی دارد، حتی عبادت. می دانید عبادت یعنی شخصی ترین کار آدم، کار آدم با خدا که هیچ ارتباط به کارهای معمولی و دنیوی و همکاری و تعاون ندارد دیگر، رابطه ای ست بین انسان؛ آن عبادت نوع نیایش و تقدیس را می گویم، نه مفهوم عامّ عبادت، همین عبادتی که در ذهن مردم هم بیشتر هست؛ این یک رابطه انسان است با خدا. همین را اسلام می گوید دسته جمعی انجام بدهید؛ نماز جماعت، حج و... به هرحال ما از این روح جمعی اسلام دور ماندیم".2/3/59
  "یک تشکیلات واحد، اولین و واضح ترین معنایش این است که افرادی که در این تشکیلات کار می کنند، اینها به دنبال یک جهت واحدی، به دنبال گمشده واحدی می گردند، آن هم با همکاری و همراهی و همگامی با یکدیگر. پس اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی؛ اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی منظّم، یعنی چگونگی برخورد دو برادر، دو همفکر، دو هم آهنگ، دو هم جهت. اگر دو نفر از دو طرف که با هم صدوهشتاد درجه اختلاف جهت دارند، می آیند به طرف هم، این یک جور برخورد است، این برخورد اصطکاک است  . اگر کسانی با هم به یک جهت حرکت می کنند، این نوع دیگر این برخورد است؛ برخورد همکاری، همگامی، و

همراهی است"

3-ضعف ایمان ومعرفت ناب اسلامی:فرد وگروهی که می خواهد کارفرهنگی انجام دهد،اولا بایستی معرفت کافی ازاسلام داشته باشد،ثانیا این معرفت "ناب" وخالص باشد.متاسفانه در بین فعالان فرهنگی یا این معرفت اسلامی کم است یا ناب نیست(چه فردی وچه گروهی)

4-نبود"جامع نگری" و"کلان نگری" در مقوله فرهنگ:

5-نبوداستراتژی مشخص ومدون وبرنامه ریزی بلندمدت در جبهه فرهنگی:برنامه ریزی در مقوله فرهنگ عمدتا کوتاه مدت ومقطعی است.

6-نداشتن "اولویت بندی" و"هوشمندی" در برنامه ریزی فرهنگی:در برنامه های فرهنگی،بعضا مسائل فرعی جای مسائل اصلی را می گیرد. 

  7-کارمداری به جای هدفمداری

8-ضعف دوراندیشی ،آینده نگری و مهم تر از آن آینده سازی

9-منفعل وتدافعی برخورد کردن با معضلات فرهنگی:جبهه فرهنگی انقلاب بایستی فعال وتهاجمی باشد.

10-نداشتن طرح ونقشه فرهنگی:فتح خرمشهرهای فرهنگی به مراتب پیچیده تر وسخت تر از فتح خرمشهر جغرافیایی است.همان طور که ما در جبهه نظامی نیاز به عملیاتهای پیچیده ای مثل بیت المقدس و والفجر8 داشتیم،در جبهه فرهنگی هم نیاز به عملیات های به مراتب پیچیده تر وحساب شده تر داریم تا خرمشهرهای فرهنگی رافتح کنیم.

11-ریشه ای وبنیادین کارنکردن:کارفرهنگی بایدعمیق،دقیق،ریشه ای،بنیادین ،زیربنایی واساسی باشد.متاسفانه اکثر کاهای فرهنگی روبنایی وسطحی است.

12-ضعف دشمن شناسی وجریان شناسی فرهنگی-سیاسی

13-ضعف جامعه شناسی،مخاطب شناسی ونیازشناسی در مقوله فرهنگ

14-نبود "جذابیت" و"خلاقیت"در برنامه ها ومحصولات فرهنگی

15-ضعف محتوایی و نداشتن غنای لازم در برنامه ها ومحصولات فرهنگی:در کارفرهنگی باید ازانجام کار ویترینی وسطحی پرهیز شود.کارفرهنگی بایدغنی وپرمحتوا باشد.

16-"تک بعدی" عمل کردن:کار فرهنگی بایستی چندبعدی ،سیستمی، جامع ،چندوجهی ومجموعه ای از تدابیرباشد.

17-سیاست زدگی یا سیاست گریزی در مقوله فرهنگ

18-نبود نگرش اقتضایی وسیستمی در برنامه های فرهنگی

19-احساسی ومقطعی وسلیقه ای عمل کردن در معضلات فرهنگی

20-تکمیل پازل دشمن در برخی کارهای فرهنگی

21- عدم ارائه مدل اسلامی به جای مدل غیراسلامی در مقوله فرهنگ(برخوردسلبی به جای برخورداثباتی وسلبی باهم):برای نفی یک معضل فرهنگی بایستی برنامه ومدل جایگزین مناسبی ارئه داد.

22-ضعف تحلیل فرهنگی

23-نداشتن "تنوع" در برنامه ها ومحصولات فرهنگی

24-عافیت طلبی ونبود فداکاری وایثار درامر فرهنگ

25-عدم استفاده از"نخبگان"حوزه ودانشگاه در مقوله فرهنگ...

***اگر "خانواده"،"آموزش وپرورش"،"دانشگاه" و"رسانه ها"  اسلامی شوند ما خیلی زودتر به هدف "جامعه اسلامی" خواهیم رسید.***

امیداست همه دلسوزان فرهنگی انقلاب متحد ومنسجم با توکل وایمان واخلاص وایثار حول محور ولایت؛خرمشهرهای فرهنگی را فتح کنند وزمینه ساز "جامعه اسلامی" و"تمدن اسلامی" ومقدمه ساز ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی(ارواحنافداه) باشند.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط 
تمامی حقوق مطالب برای سرباز ولایت محفوظ می باشد